درباره کیم کی دوک؛ نگاهی به بهترین فیلم&zwnjهای کارگردان کره&zwnjای
به گزارش مجله سرگرمی، کیم کی دوک زیستی پر از سکوت و تنهایی و رنج داشت. او خسته از بی مهری های مسئولین و مردم کره به لیتونی پناه می برد، اما قبل از سکونت در 11 دسامبر 2020 در بیمارستانی در آنجا بر اثر ابتلا به ویروس کووید19 جان خود را از دست می دهد و اینگونه فصلی از فصل های سینمای کره در سن 59 سالگی کم می گردد.
خبرنگاران | کیم کی دوک نامی آشنا در میان علاقه مندان به سینمای معناگرا، شاعرانه و متفاوت بود، کارگردان و فیلمساز مشهور اهل کره جنوبی متولد سال 1960 در روستای کوهستانی دورافتاده ای به نام جئونسانگبوک-دو متولد شد. اما خیلی زود آنجا را به مقصد سئول ترک کرد، او سال های ابتدای زندگی اش را به سختی گذراند و چندین بار مجبور به ترک تحصیل شد. در ایام جوانی به نقاشی علاقه مند شد و برای یادگیری به پاریس نقل مکان کرد و در یک مدرسه هنر های زیبا مشغول تحصیل شد. حال و هوای پاریس در آن موقع او را به فیلمنامه نویسی علاقه مند کرد و در سال 1993 به کره بازگشت و اولین فیلمنامه اش به نام یک نقاش و یک جانی محکوم به مرگ، بسیار مورد توجه نهاده شد و جایزه انجمن فیلمنامه نویسان را دریافت کرد. کی دوک سه سال پیاپی توانست این جایزه را دریافت کند و بعد از آن در سال 1996 کارگردانی را آغاز کرد و اولین فیلمش را با نام کروکودیل با الهام از زندگی خود ساخت.
به گزارش خبرنگاران؛ کیم کی دوک زیستی پر از سکوت و تنهایی و رنج داشت. او خسته از بی مهری های مسئولین و مردم کره به لیتونی پناه می برد، اما قبل از سکونت در 11 دسامبر 2020 در بیمارستانی در آنجا بر اثر ابتلا به ویروس کووید19 جان خود را از دست می دهد و اینگونه فصلی از فصل های سینمای کره در سن 59 سالگی کم می گردد.
سینمای کیم کی دوک
کی دوک علاقه فراوانی در خلق تصاویر بکر و نقاشی مانند و دیالوگ های کم و قصه گویی کمرنگ داشت. اهالی سینما او را یک مولف می دانستند. کارگردانی که داستان فیلم را با تصاویری خوش رنگ و لعاب همانند تابلوی نقاشی خلق می کرد. کیم کی دوک بخشی از این ذوق هنری را مدیون سال هایی بود که در رشته نقاشی فعالیت داشت. کی دوک در طی 24 سال توانست مجموع 24 فیلم را بسازد و در این مدت اعتبار زیادی را در محافل سینمایی و آموزشگاه های معتبر و همچنین جوایز مهمی را به دست آورد، وی از نسل اول کارگردان های موج نو سینمای کره جنوبی بود که ایده های فراوانی در سر داشت و در سینمای شاعرانه و مسلک وارش حرف های نگفته زیاد بود.آخرین فیلم کی دوک دیزالو (Dissolve) نام داشت که در سال 2019 اکران شد؛ فیلمی به زبان روسی که در قزاقستان با بازیگران محلی فیلم برداری شد و در جشنواره بین المللی فیلم کن نیز به نمایش درآمد.
اکنون به مناسبت درگذشت زود هنگام این کارگردان شهیر کره ای قصد داریم به معرفی بهترین آثار وی در دوران فیلمسازی اش بپردازیم.
جزیره جز اولین فیلم هایی بود که به شناخته شدن کی دوک در سینمای دنیا یاری کرد. فیلمی پر از تصاویر خشونت آمیز بخصوص علیه حیوانات. فیلم دنیای از حس های دوگانه اعم از لطافت و انزجار را به بیننده القا می نماید. در جزیره قصه زنی تنها و ساکت در یک نقطه دورافتاده را می بینیم که با اداره کردن چند شناور روزگار میگذراند تا اینکه کم کم به یکی از مردان ساکن شناور که ظاهراً با پلیس مشکل دارد دل می بندد.
کی دوک از همان ابتدای فیلمسازی نشان می دهد که به سینمای سکوت علاقه دارد و اصلی ترین شخصیت داستانش را در مقابل دنیای پر از تیرگی به سکوت وامی دارد. استعاراتی که در فیلم وجود دارد؛ همچون خانه ای بر روی آب که تمثیلی از دنیا و کیهان در تفکر بودیسمی و شرقی است یا ماهی، که نمادی از حیات و تکرار دوباره آن است. یکی از مفاهیمی که بسیار به آن پرداخته، تن آزاری است. تن آزاری، حال چه به صورت خودآزاری و یا دیگرآزاری در این اثر موضوع دارد.
در این فیلم کیم کی دوک خشونت بی مهابا را کنار می گذارد و داستانی آرام و دور از پیچیدگی با نگاهی مدرن به زندگی را به تصویر می کشد. فیلم از پنج اپیزود مجزا تشکیل شده است که بر توالی فصل ها پیش می رود، توضیح و سرگذشت انسانی است از کودکی تا پیری که با هریک از فصل ها نقطه گذاری شده است. هر فصل، قسمتی از زندگی یک راهب را به همراه تنها شاگردش به تصویر می کشد. فاصله هر فصل با فصل بعدی حدوداً پانزده سال است که با ترتیب زمانی، ولی با تاخیر زمانی در جلو چشمانمان جلوه نمایی می کند. فیلم سرشار از نمادها، اشیا و آداب و رسوم های شرقی ست، نام فیلم دقیقاً به گرمی و سردی زندگی و حلول عواطف، احساسات، افکار در هر فصلی می پردازد. کیم کی دوک با همان شیوه شخصی پرهیز از تبادل نظر های طولانی، فیلمی اینیاقتصادیستی (دنیا وطنی) ساخته که با تاکیدش بر طبیعت و عناصرِ طبیعی، می توان فیلم را بدون آگاهی به نشانه ها و عناصرِ بودایی هم فهمید و از آن لذت برد.
قصه دختر شایسته درباره یئو جین و جه یونگ دو دختر نوجوان است که سعی می نمایند برای سفر به اروپا پولی را به وسیله غیرقانونی بدست بیاورند، در این میان یکی از دختر ها برای فرار از قانون خود را از هتلی که در آن هستند پرت می نماید و می میرد و دوستش (جه یونگ) را دچار عذاب وجدان می نماید. جه یونگ تمام پولی را که غیرقانونی بدست آورده اند می رود که پس بدهد، اما بطور وحشیانه ای مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. پدر جه یونگ که پلیس است برای انتقام خشونتی که علیه دخترش شده مرتکب قتل می گردد. جه یونگ به همراه پدرش به سفری در جایی دورافتاده می فرایند که در نهایت پدرش توسط پلیس دستگیر می گردد.
بیننده در این فیلم با حماقت دختر و غم و اندوه یک پدر دوست داشتنی درگیر می گردد. آدم هایی که هر دو مظهر فداکاری برای محبوب خود هستند، و هر دو نشان می دهند عشق بی قید و شرط چیست. مانند سایر فیلم های کیم کی دوک، دختر سامری در کشور خود در گیشه پیروز نبود، اما در خارج از کشور با استقبال بیشتری روبرو شد. این فیلم پس از برنده شدن خرس نقره ای در جشنواره بین المللی فیلم برلین در سال 2004، به فیلمی پرمخاطب برای سایر جشنواره های بین المللی فیلم تبدیل شد.
موضوع فیلم به رابطهٔ یک جوان بی خانمان و زنی آسیب دیده می پردازد. مرد جوانی وارد خانه خالی افرادی که در مسافرت هستند، می گردد و مدتی را در آنجا زندگی می نماید، بدون اینکه چیزی بدزدد. کار او همین است، تا اینکه وارد خانه ای می گردد، و زنی را در آنجا می یابد که بشدت از شوهرش کتک خورده است. ویژگی شاخص این فیلم عدم وجود دیالوگ بین دو شخصیّت اصلی آن است. آنچه کیم کی دوک در خانه خالی به آن اشاره دارد در واقع استعاره از قلب های خالی و در انتظار ناجی است. قلب هایی که به امید شکسته شدن قفل روزمرگی و پوچی، به دنبال واژه گمگشته عشق می گردند. دوک در این فیلم مرز رؤیا و واقعیت را برداشته و آن ها را در هم آمیخته است. کیم کی دوک برای این فیلم جایزه بهترین کارگردان ونیز 2004 را دریافت کرد.
پیرمردی که دختری را از هفت سالگی عظیم نموده، میخواهد تا به محض رسیدن او به هفده سالگی با وی ازدواج کند. زندگی آرام و خلوت آن ها هنگامی که یک دانش آموز نوجوان وارد می گردد، تغییر می نماید. فیلم ریتم کندی دارد، اما به هیچ وجه خسته نماینده نیست شیوه ای که کی دوک برای نشان دادن دنیای که آرام آرام از دنیا مادی فاصله می گیرد تا به دنیا زیبای نهایی برسد.
کمان جز فیلم هایی است که امتیاز بالایی را از منتقدان دریافت نموده است.
این فیلم پیروز شد جایزهٔ شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز را از آنِ خود کند. فیلم داستان نزول خور بی رحمی است که در کوچه پس کوچه های پشت کارگاه های کوچک مرکز سئول که در حال نابودی هستند و به سرعت جای خود را به آسمان خراش ها می دهند، در پی شکار است. تا اینکه زنی می آید و می گوید که مادرش است. پیتا با الهام از مجسمه Pieta اثر میکل آنژ و همین طور بحران اقتصادی که دنیای امروز گرفتار آن است، ساخته شده است. در این فیلم مفاهیمی، چون آزار و اذیت، عقده ادیپ، انتقام، آرامش و رستگاری دیده می گردد. می توان گفت تراژدی های یونان باستان را دوباره زنده می نماید. فیلم با نشان دادن صحنه های شگفت انگیز و غیرمنتظره به یک تریلر تاریک از انسانیت تبدیل می گردد.
آریرانگ سلف پرتره ای است درباره خود کیم کی دوک و روز هایی که با مردم و منتقدان و رسانه های کره قهر نموده بود و خود را به نقطه ای پرت و کوهستانی در حاشیه شهر تبعید نموده بود و بدون هیچ امکاناتی سه سال در یک غار زندگی کرد. فیلم مقاله ای تکان دهنده درباره سینماگری مایوس و غم زده که لحظات تنهایی و دلتنگی خود را به نمایش گذاشته بود. کی دوک با این فیلم نشان می داد که چگونه می توان با دوربین دیجیتال ساده و بدون داشتن امکانات و تجهیزات یا حتی داستان، فیلم تاثیرگذاری ساخت. فیلم جایزه بهترین فیلم بخش نوعی نگاه کن را دریافت کرد.
آریرانگ نام ترانه ای است که همه کره ای ها آن را موقعی که گرفتار غم و اندوه می شوند زیر لب می خوانند. کی دوک نیز در تمام فیلم با صدای زمخت و خشن خود با گریه آن را می خواند.
تور درباره مردی ماهیگیر ساکن کره شاقتصادی است که در هنگام ماهیگیری در مرز کره شاقتصادی و جنوبی موتور قایقش تصادفی خراب می گردد و ناخواسته وارد مرز کره جنوبی می گردد. از کشور کمونیستی با محدودیت های هولناک وارد دنیای با قوانین کاپیتالیسم می گردد او در نهایت پس از تحمل بازپرسی های خشن و سخت به کره شاقتصادی بازگردانده می گردد. اما پیش از ترک کره جنوبی توسعه یافتگی کشور و جنبه های تاریک متضاد با این پیشرفت را مشاهده می نماید؛ و حال مرد داستان وارد تقابلی سخت میان دو نوع نظام سیاسی می گردد.
تور در گیشه نتوانست بخوبی بفروشد، اما به دلیل مضمون سیاسی و نقد وارده بر دو کره شاقتصادی و جنوبی بسیار مورد توجه نهاده شد و بازیگر این فیلم توانست در سی و هفتمین دوره جوایز فیلم اژد های آبی جایزه بهترین بازیگر مرد را دریافت کند.
منبع: فرادیدbestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا